امروز بابام بايه نايلن موز اومده خونه
ميگم :بابا تو ميمون پرورش ميدي انقدر موز ميخري
پدر محترم بنده ام با لبخند مليح و بسيار ريلكس گفت: اره دوتا (من وخواهرم)
هيچي ديگه من الان يه دوساعتي ميشه كه تو محبتش دارم غرق ميشم...
.
.
.
.
به بابام ميگم ساعت چنده بعد نيم ساعت فک کردن يادش ميره بهش چي گفتم ميگيره ميخوابه .
دوباره بهش ميگم باباااا سا عت چنده يه 5 دقيقه اي فک ميکنه بعد
يادش افتاده ساعتش خرابه پاشوده ساعتو داده به من ميگه پاشو برو
ساعتو پيش اين اصغر اقا درس کن بيا
.
.
.
.
پسورد گوشيمو گذاشتم (فضولي) بعد بابام گفت نگار يه لحظه گوشيتو بيار مي خوام يه زنگ بزن منم دادمش بهش بعد گفت اين که پسورد داره پسوردش چيه گفتم فضولي يدفعه مي خواست بياد بزنتم نميدونم چرا منم از اين ور هم داشتم فرار مي کردم هم ميگفتم بوخدا پسوردو گذاشتم فضولي وقتي خودش فهميد اين پسورد گوشي بوده که من داشتم ميگفتم منفجر شد از خنده شانس اوردم کتک نخوردم ديگه تصميم گرفتم پسووردهايي و که کژتابي نداره رو بزارم والا با اين نوناشون
.
.
.
.
به بابام ميگم بخاري رو زياد کن يخ زديم حالا ببين چي جواب داد:
تابستون که پدرمون در آوردي واسه سرما بيا اينم سرما!
الان خوبه برم خودمو بندازم زير تريلي له شم؟
حالا يه مدتيه يه فناوري جديد آورده که منجر به کاهش شعله بخاري شده !
اسمشم اصطکاک گرمايي هست به اين صورت فرد يخ زده را آنقدر روي قالي ميماليم تا تمام زمستان آرزوي سرما کند بله ما اينجوريم
.
.
.
.
ديشب دختر دختر عمم اومده خونمون 4 سالشه ي برگه بهش دادم نقاشي کشيده بد ک نقاشيشو تموم کرد
برگشته ميگه : خاله رويا خاله رويا
من: جانم خاله
نقاشيم تموم شدتو رو کشيدم بيا خودتو ببين مسخره کن .مسخره کن ديگه زود باش به خودت بخند .مامانم برگشته ميگه نگا کن بچه ب وجود خبيس تو پي برده .
.
.
.
.
اقا من شماره يکيو تو گوشيم ايرانسل سيو کرده بودم تا هروقت اس ام اس داد همه فک کنن ايرانسله,چن روز بعدش تو ى جمع خانوادگى بوديم ک يهو دخترخالم با صداى بلند گفت مهتاب بدو بيا ايرانسل دلره بهت زنگ ميزنه.....
ىنى نابود شدم کل هستيم با خاک يکسان شد,اصن ى اوضاعى بود عجيب نابسامان...
.
.
.
.
بابام هي بخاريو کم مي کنه ميگم چرا بخاريو کم مي کني؟ ميگه ميخوام استقامتت نسبت به سرما بيشتر بشه وگرنه پول گاز فداي سرت!
.
.
.
.
من معمولا به داداشم مي گم قلقلي(خب هست من چيکار کنم؟!)بعد نشسته بودم روي صندلي ميز کامپيوترم داشتم يه متني رو مي نوشتم.تشنم شد و داداشمو صدا کردم.احساس کردم يکي پشتمه (خب فکر کردم داداشمه)گفتم:قلقلي بيا تو کارت دارم...نه جواب مي ده نه مياد تو!
برگشتم ديدم بابامه!!خلاصه اگه الان کنار انار وايسم نمي تونين تشخيص بدين کدوم منم!!
اس ام اس عاشقانه